تا گفت السلام علی…، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت ازمیخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بستهی یلخیبر، میان خلق افتادن عمامه حیدر میان خلق لرزید شانههای قرار و امان ما بیتاب شد ز گریه امام زمان […]
امروز روزِ نونهالِ …باغ ایران است روزِ رهایی از قفس، فریاد شیران است یک بار دیگر آسمانِ تیره آبی شد با دانش و تدبیرت ایران، آفتابی شد فهمیده ها دیدی چگونه بی ریا رفتند؟ در راه میهن عاشقانه تا خدا رفتند! آن عاشقانِ دین که حق را زنده میکردند بر واژه ی سرخ شهادت، خنده […]
روز شکوه و غیرت است امروز مثل شقایق درس عشق آموز در جنگ با دشمن قلم در دست مثل شهید جبهه ی دیروز با دانش و علمت تو ای خورشید تابنده شو بر صحنه ی امروز همچون شهید سیزده ساله بر دشمنانت می شوی پیروز فرزند من اینها که می بینی در محضر حق رو […]
مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟ مادر کجا بودی که زخمت بیشمار است؟ پیشانی تو، ماه پیشانیبلندم آئینهای از شش جهت در انکسار است مقتل مگر دارد خیابانهای این شهر؟ در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟ مادر بمیرد! پیرهن بر تن نداری مادر بمیرد! پهلوان من شکار است انگشترت مثل […]