شنبه / ۱۵ آذر / ۱۴۰۴ Saturday / 6 December / 2025
×
کتاب‌خوان عالی‌قدر
نقش‌آفرینی یک تقریظ در مهندسی فرهنگی

کتاب‌خوان عالی‌قدر

قیام خاموش
گاهی که باید سلاح قلم را کنار گذاشت

قیام خاموش

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی
بازطراحی رابطه حکمرانی و جامعه در زیست‌جهان شبکه‌ای

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی

بازسازی روان‌ها و امیدها برای ساخت آینده‌ای امن

جراحت‌های پنهان جنگ

وقتی از جنگ صحبت می‌کنیم، غالبا تصویر بمب‌ها، تانک‌ها و میدان‌های نبرد در ذهن‌مان نقش می‌بندد. اما جنگ، فراتر از ویرانی‌های جسمانی، زخمی است که بر روان جامعه و نسل‌های آینده می‌نشیند؛ زخمی که شاید هیچ‌گاه به‌طور کامل دیده یا درک نشود.

تحولات سوریه طی یک دهه اخیر، نمونه‌ای تلخ و زنده از این واقعیت است. میلیون‌ها نفر ناگزیر به ترک خانه‌هایشان شدند، خانواده‌ها از هم گسیختند و کودکان بسیاری با خاطرات تلخ خشونت و بی‌ثباتی بزرگ شدند. این تاثیرات روانی عمیق، میراثی است که برای سال‌ها، بلکه نسل‌ها به جای خواهد ماند.

جراحت‌های پنهان جنگ
از منظر روان‌شناسی اجتماعی، این نوع بحران‌ها نه‌تنها سلامت روان فردی را تهدید می‌کنند، بلکه به بافت اجتماعی و پیوندهای خانوادگی نیز آسیب می‌رسانند. اضطراب، افسردگی و اختلال‌های استرسی پس از حادثه (PTSD) میان مردم سوریه به شکلی گسترده دیده می‌شود. این امر به‌ویژه در میان کودکان و نوجوانانی که درگیر جنگ بوده‌اند، شدیدتر است. اما این آسیب‌ها تنها به آسیب‌های روانی محدود نمی‌شوند. بحران، موجب تضعیف ساختارهای اجتماعی شده و اعتماد اجتماعی را کاهش داده است. هنگامی که امنیت روانی و اجتماعی از بین برود، بازسازی جامعه به مراتب دشوارتر می‌شود.
همچنین، کاهش فرصت‌های شغلی و محدودیت‌های اقتصادی که از تبعات جنگ هستند، بار روانی برخانواده‌ها را افزایش می‌دهد و فشارهای اقتصادی منجر به بروز مشکلات خانوادگی و اجتماعی بیشتر می‌شود. ازدست‌رفتن بسیاری از نهادهای آموزشی و فرهنگی نیز شرایط را دشوارتر کرده و امکان رشد سالم کودکان و نوجوانان را محدود ساخته است. با این حال، باید به ظرفیت‌های مقاومتی جامعه سوریه نیز اشاره کرد. تاریخ نشان داده که جوامع در مواجهه با بحران‌های بزرگ، توانایی تطبیق و بازسازی دارند؛ هرچند این مسیر پر از دشواری و نیازمند حمایت‌های هدفمند است. در واقع، این روند بازسازی تنها با حضور فعال و موثر سازمان‌های مدنی، نهادهای حمایتی و تلاش‌های منطقه‌ای ممکن است.
اینجاست که نقش نهادهای مدنی، سازمان‌های بین‌المللی و بازیگران محور مقاومت پررنگ می‌شود. حمایت‌های روانی – اجتماعی، فراهم‌کردن فضاهای آموزشی و فرهنگی و ایجاد فرصت‌های شغلی برای نسل جوان، می‌تواند به بهبود وضعیت کمک کند و به بازسازی اعتماد اجتماعی سرعت بخشد. برنامه‌های آموزش مهارت‌های زندگی و مشاوره روانی در مناطق آسیب‌دیده، به‌خصوص برای کودکان و نوجوانان، ضروری به‌نظر می‌رسد.
برای ایران نیز این موضوع اهمیت دوچندان دارد. به‌عنوان همسایه و متحد سوریه، درک این ابعاد انسانی و روانی به سیاست‌گذاران کمک می‌کند تا رویکردهای جامع‌تری در قبال بحران‌های منطقه‌ای اتخاذ کنند؛ رویکردهایی که فراتر از مسائل نظامی و سیاسی، به بازسازی اجتماعی و انسانی توجه دارند. این نگرش می‌تواند تضمین کند که اقدامات حمایتی ایران پایدار و اثرگذار باشد و به رشد و توسعه جامعه سوریه کمک کند. در نهایت بازتاب تحولات سوریه در روان جامعه، زنگ خطری است برای همه ما تا نگذاریم جراحت‌های پنهان جنگ، نسل‌های آینده را از امید و زندگی سالم محروم کنند. نادیده‌گرفتن این جراحت‌ها، می‌تواند به بحران‌های عمیق‌تر اجتماعی و سیاسی در آینده بینجامد و منطقه را درگیر چرخه‌ای بی‌پایان از خشونت و ناامنی کند. بازسازی سوریه، فقط بازسازی ساختمان‌ها نیست؛ بازسازی روان‌ها و امیدها در حقیقت ساخت آینده‌ای امن برای همه منطقه است.

نوشته های مشابه
هشیار باشیم
آغاز فصل جهش راهبردی ایران و تحولات پیچیده منطقه

هشیار باشیم

ضرورتی غیرقابل‌اجتناب
بازطراحی عمق استراتژیک ایران در پرتو تحولات سوریه

ضرورتی غیرقابل‌اجتناب

جغرافیای ذهنی امنیت
از قوس شیعه تا افق نو بازدارندگی

جغرافیای ذهنی امنیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *