شنبه / ۱۵ آذر / ۱۴۰۴ Saturday / 6 December / 2025
×
کتاب‌خوان عالی‌قدر
نقش‌آفرینی یک تقریظ در مهندسی فرهنگی

کتاب‌خوان عالی‌قدر

قیام خاموش
گاهی که باید سلاح قلم را کنار گذاشت

قیام خاموش

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی
بازطراحی رابطه حکمرانی و جامعه در زیست‌جهان شبکه‌ای

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی

نهادهای سیاسی (اعم از احزاب، مجالس، دولت‌ها و نهادهای قضایی) می‌توانند نقشی تعیین‌کننده در ترویج یا تضعیف فرهنگ کار ایفا کنند. سیاست‌گذاری‌هایی چون حمایت از کسب‌وکارهای نوپا، تسهیل شرایط اشتغال، حذف امتیازهای خاص برای اقلیت‌های وابسته به قدرت و شفاف‌سازی مالی، همه و همه از جمله ابزارهایی هستند که می‌توانند جهت‌گیری یک جامعه را به ‌سوی تولید، عدالت و توسعه پایدار سوق دهند. بی‌توجهی به این سیاست‌ها نشانه‌ای روشن از فاصله گرفتن سیاست از نیازهای واقعی مردم است.

هیچ جامعه‌ای بدون کار معنا نمی‌یابد، همان‌طور که هیچ سیاستی بدون اتکا به عدالت، کارآمدی و شایسته‌سالاری نمی‌تواند پایدار بماند اما پرسش بنیادین این است: در غیاب فرهنگ کار و کارآفرینی، سیاست چه مسیری را طی می‌کند؟ واقعیت تلخ در بسیاری از کشورها بویژه در جوامع در حال توسعه این است که نبود بنیان‌های اقتصادی مولد و بی‌اعتنایی به کارآفرینی، سیاست را به بازیچه‌ای برای منافع شخصی، رانت‌خواری و فساد بدل کرده است. در این یادداشت تحلیلی، به نقش محوری «کار» در سلامت ساختار سیاسی پرداخته و بررسی می‌کنیم چگونه غیبت آن، به فروپاشی اعتماد عمومی، نابودی عدالت اجتماعی و سقوط شایسته‌سالاری می‌انجامد.
* کار به ‌عنوان ستون فقرات سلامت سیاسی
در سیاست سالم، مشروعیت و کارآمدی نظام سیاسی نه از شعارهای پرطمطراق، بلکه از پیوند ارگانیک با ساختارهای اقتصادی و اجتماعی مولد حاصل می‌شود. هنگامی که سیاستمداران خود زاده نظام‌های تولیدی و تجربه‌های کاری باشند، فهم دقیق‌تری از مشکلات معیشتی، کارآفرینی، بروکراسی اقتصادی و چالش‌های بازار دارند. برعکس، در ساختارهایی که سیاست از کار جدا می‌شود، میدان برای افرادی باز می‌شود که نه از مسیر تلاش و تجربه، بلکه از راه نزدیکی به قدرت و زدوبندهای پشت‌پرده بالا آمده‌اند. این شکاف، مستقیماً منجر به سیاست‌ورزی غیرمولد، رانتی و فاسد می‌شود.
* فرهنگ کار و کارآفرینی؛ سپری در برابر فساد سیستماتیک
کارآفرینی، برخلاف تصور رایج، صرفا به معنای راه‌اندازی یک کسب‌وکار نیست، بلکه نوعی نگرش به زندگی، تولید، مسؤولیت‌پذیری و حل مساله است. در نظام‌های سیاسی که این روحیه ترویج می‌شود، رقابت سالم، نوآوری و پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه جایگزین وابستگی به قدرت و منابع دولتی می‌شود اما در نبود این فرهنگ، افراد برای رسیدن به منابع، به‌ جای نوآوری به رانت متوسل می‌شوند. فساد از جایی آغاز می‌شود که موفقیت نه به کار، بلکه به نزدیکی با مراکز قدرت وابسته شود.
* سیاست بدون کار، ابزار توزیع ناعادلانه قدرت و ثروت
در جوامعی که ارزش کار نادیده گرفته می‌شود، سیاست از رسالت واقعی خود – یعنی تنظیم و هدایت منابع در جهت منافع عمومی – منحرف شده و به ابزار توزیع امتیازات خاص میان گروه‌های وابسته بدل می‌شود. چنین سیستمی نه‌تنها عدالت اجتماعی را تهدید می‌کند، بلکه توانایی جامعه در بهره‌گیری از ظرفیت‌های انسانی را نابود می‌کند. نتیجه، چیزی جز فرار نخبگان، گسترش نارضایتی عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی نیست. تجربه تاریخی بسیاری از کشورها، از آمریکای لاتین تا خاورمیانه، نشان داده است حذف کار از معادلات سیاسی، مساوی با پرورش طبقات مفت‌خور و نابودی رقابت سالم است.
* شایسته‌سالاری بدون فرهنگ تولید ممکن نیست
شایسته‌سالاری مفهومی است که بدون زیرساخت‌های واقعی اقتصادی و فرهنگ کار معنا نمی‌یابد. وقتی معیارهای موفقیت و ارتقای اجتماعی به تلاش، تخصص و تجربه متصل باشد، افراد برای رشد، به جای ارتباطات سیاسی، به توانمندی خود تکیه می‌کنند اما در فضای غیرمولد، ملاک موفقیت داشتن «پشتوانه» سیاسی است، نه «توانایی». بنابراین سیاست بدون کار، بستر رشد فرصت‌طلبان و تضعیف‌کننده متخصصان واقعی خواهد بود.
* نقش نهادهای سیاسی در تقویت یا تخریب فرهنگ کار
نهادهای سیاسی (اعم از احزاب، مجالس، دولت‌ها و نهادهای قضایی) می‌توانند نقشی تعیین‌کننده در ترویج یا تضعیف فرهنگ کار ایفا کنند. سیاست‌گذاری‌هایی چون حمایت از کسب‌وکارهای نوپا، تسهیل شرایط اشتغال، حذف امتیازهای خاص برای اقلیت‌های وابسته به قدرت و شفاف‌سازی مالی، همه و همه از جمله ابزارهایی هستند که می‌توانند جهت‌گیری یک جامعه را به ‌سوی تولید، عدالت و توسعه پایدار سوق دهند. بی‌توجهی به این سیاست‌ها نشانه‌ای روشن از فاصله گرفتن سیاست از نیازهای واقعی مردم است.
در نهایت، جامعه‌ای که در آن سیاستمداران از دل کار و تجربه بیرون نیامده باشند، دیر یا زود گرفتار انحراف، فساد و ناکارآمدی خواهد شد. فرهنگ سیاسی بدون پیوند با فرهنگ کارآفرینی، سیاست را از عرصه خدمت به میدان رقابت برای غنیمت‌طلبی بدل می‌کند. راه نجات از این چرخه معیوب، بازتعریف رابطه کار و سیاست است؛ یعنی بازگرداندن سیاست به نقش راهبری در مسیر تولید، عدالت و شایسته‌سالاری. مخاطب این پیام نه‌تنها سیاست‌گذاران، بلکه تک‌تک شهروندانی هستند که خواهان آینده‌ای روشن، شفاف و عادلانه‌اند. تا زمانی که «کار» ارزش نباشد، «سیاست» نیز اعتباری نخواهد داشت.

نوشته های مشابه
امید و کار
راه نجات از برزخ دشمن

امید و کار

واکاوی آسیب‌های اجتماعی مانند ولنگاری، تنبلی و مرخصی‌زدگی
واکاوی آسیب‌های اجتماعی مانند ولنگاری، تنبلی و مرخصی‌زدگی

واکاوی آسیب‌های اجتماعی مانند ولنگاری، تنبلی و مرخصی‌زدگی

رابطۀ فرهنگ کار با فرهنگ سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران
ترویج فرهنگ کار، باعث رشد و تعالی جامعه در ابعاد مختلف می‌شود

رابطۀ فرهنگ کار با فرهنگ سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *