یکشنبه / ۷ دی / ۱۴۰۴ Sunday / 28 December / 2025
×
کتاب‌خوان عالی‌قدر
نقش‌آفرینی یک تقریظ در مهندسی فرهنگی

کتاب‌خوان عالی‌قدر

قیام خاموش
گاهی که باید سلاح قلم را کنار گذاشت

قیام خاموش

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی
بازطراحی رابطه حکمرانی و جامعه در زیست‌جهان شبکه‌ای

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی

یادداشت
نائینی، میراثی که دشمن از آن می‌ترسد

نائینی، میراثی که دشمن از آن می‌ترسد

در گیرودار نبردهای روایتی امروز، هنگامی که تلاش می‌شود تا هرگونه پشتوانه‌ فکری انقلاب اسلامی را از تاریخ جدا کنند، نام بزرگ «علامه میرزای نائینی» دوباره بر سر زبان‌ها افتاده است. جریان‌های معاند، با استفاده از دوگانه‌سازی‌های کاذب، سعی می‌کنند میراث ایشان را تقلیل دهند و او را صرفاً به‌عنوان یک «منتقد استبداد» در چهارچوب‌های غربی معرفی کنند؛ اما اگر با نگاهی عمیق‌تر به اندیشه این فقیه بزرگ بنگریم، درمی‌یابیم که نائینی نه یک منتقد صرف، بلکه معمار اصلی پلی است که سنت حوزوی را به عرصه تمدن نوین اسلامی پیوند می‌زند؛ پلی که امروز بیش از هر زمان دیگری برای عبور از شبهات حکمرانی ضروری است.
  • ۲۰ آبان
  • 41 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • حوزه‌های علمیه و نبرد روایتی
    ظرفیت‌های تمدنی ایران برای استعمارستیزی

    حوزه‌های علمیه و نبرد روایتی

    جهان معاصر با چالش‌های عمیقی در عرصه حکمرانی و عدالت روبه‌رو است. الگوهای مسلط لیبرالیسم و سوسیالیسم، با شعارهای فریبنده صلح و دموکراسی، در عمل به ابزاری برای سلطه‌گری، کشتار و غارت ملت‌ها تبدیل شده‌اند. جنگ‌های نیابتی، تولید سلاح‌های کشتار جمعی، اشغال کشورها و کشتار مردم بی‌پناه در فلسطین، یمن و افغانستان، عراق و اینک سودان تنها بخشی از نتایج شوم این الگوهاست.
  • ۲۰ آبان
  • 47 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • میرزای نایینی؛ معمار عقلانیت ولایی و مشروعیت مردم‌سالار در فقه شیعه
    تاملی کوتاه در اندیشه سیاسی میرزای نائینی؛

    میرزای نایینی؛ معمار عقلانیت ولایی و مشروعیت مردم‌سالار در فقه شیعه

    در تاریخ معاصر شیعه، شیخ‌الاسلام محمدحسین نائینی (میرزای نایینی)، فقیه بیداری بود که به جای آن‌که به اقتباس از نظریه‌های مدرن غربی بپردازد، عقل دینی را از زاویه‌ی استنباط احکام فردی، به ساحت طراحی نظم عمومی و مهندسی قدرت در چارچوب شریعت کشاند و از دل فقه سیاسی شیعه، نظریه‌ای در باب «نظام مشروع مردمی» استخراج کرد
  • ۲۰ آبان
  • 16 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • دروغ بزرگ؛ صلح طلبی غرب
    ماموریت رژیم صهیونیستی در تقابل تمدن غرب و اسلام

    دروغ بزرگ؛ صلح طلبی غرب

    تمدن غرب، در ظاهر خود را نماینده‌ و حامل عقلانیت، آزادی، پیشرفت و تکنولوژی معرفی می‌کند، اما در عمق، حامل بحرانی است که از روز نخست در بطن آن زاده شد؛ بحرانی که ریشه در بریدگی انسان از حقیقت و معنویت دارد.
    استعمار طبیعی است!
    استعمار، جهان را به میل خودش مهندسی می‌کند

    استعمار طبیعی است!

    زمانی که حرفی از سلطه به میان می‌آید صدای گروهی به هوا می‌رود که: «چیزی به نام سلطه وجود ندارد. سلطه ساخته و پرداخته حکومت برای توجیه ضعف‌هایش است.» این رویکرد همواره نظام انقلابی را به خاطر اینکه با آرمان‌هایش می‌خواهد برخلاف رودخانه شنا کند ملامت می‌کند اما این مدعیات چقدر درست است؟
  • ۱۸ آبان
  • 78 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • لزوم احیای عقل معنوی
    غرب؛ از عقل‌محوری تا استکبار جهانی

    لزوم احیای عقل معنوی

    تمدن غرب بر بنیاد تحولی عمیق در ماهیت عقلانیت بنا شده است؛ تحولی که از قرون وسطی تا روزگار مدرن، عقل را از جایگاه الهی‌اش جدا و به نیرویی خودبسنده و ابزار سلطه بدل کرد. از لحظه‌ای که انسان در رنسانس، خود را معیار همه‌چیز معرفی کرد و گزاره‌ «من می‌اندیشم، پس هستم» دکارت محور تفکر شد، مسیر تازه‌ای آغاز شد: خروج عقل از دایره وحی و جایگزینی آن با تجربه. در اینجا عقل دیگر خادم ایمان نبود، بلکه داور نهایی حقیقت شد. علم نوین نیز بر این بستر شکل گرفت؛ علمی که نه در پی فهم معنا، بلکه در جست‌وجوی تسلط و تسخیر طبیعت بود.
    چهره‌ای پشت پرده پیشرفت و نفوذ
    رویکرد استثمارگرایانه یک مکتب

    چهره‌ای پشت پرده پیشرفت و نفوذ

    تمدن غرب، به‌رغم دستاوردهای علمی و صنعتی‌اش، از آغاز شکل‌گیری تا امروز همواره با رویکرد سلطه‌گرانه و استثمارگرانه همراه بوده است. مبانی فکری این تمدن، از اومانیسم تا سکولاریسم و لیبرالیسم، انسان را محور و معیار قرار دادند، اما این محوریت، در عمل، اغلب به مشروعیت‌بخشی به سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب بر دیگر ملت‌ها تبدیل شد.
  • ۱۸ آبان
  • 63 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • روایت انحطاط عقلانیت ابزاری و ظهور عقلانیت توحیدی
    اومانیسم انسان را از حقیقت تهی کرد

    روایت انحطاط عقلانیت ابزاری و ظهور عقلانیت توحیدی

    اگر تاریخ و تمدن‌ها را نه در سطح حوادث، بلکه در عمق سنن الهی مطالعه کنیم، درمی‌یابیم که زوال هر تمدنی از همان لحظه‌ای آغاز می‌شود که «حق» را با «قدرت» و «حقیقت» را با «منفعت» معاوضه کند؛ هیچ تمدنی با ظلم و هیچ قدرتی با انکار فطرت پایدار نمانده است. امروز تمدن غرب، با همه شکوه ظاهری، در مرحله زوال درونی خویش قرار گرفته است؛ زوالی که نتیجه قرن‌ها عبور از توحید به‌سوی اومانیسم، انتقال مرکز معنا از خالق به مخلوق و بر تقدیس انسان بدون رب است.
  • ۱۸ آبان
  • 50 بازدید
  • بدون دیدگاه