شنبه / ۱۵ آذر / ۱۴۰۴ Saturday / 6 December / 2025
×
کتاب‌خوان عالی‌قدر
نقش‌آفرینی یک تقریظ در مهندسی فرهنگی

کتاب‌خوان عالی‌قدر

قیام خاموش
گاهی که باید سلاح قلم را کنار گذاشت

قیام خاموش

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی
بازطراحی رابطه حکمرانی و جامعه در زیست‌جهان شبکه‌ای

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی

علیرضا موذنی
در مسیر شدن
شان‌گذاری راهبردی در نقشه کلان فرهنگ

در مسیر شدن

در گستره پویای فرهنگ و رسانه، برخی رویدادها از جنس نشانه‌اند. این رویدادها فراتر از وجه ظاهری خود، کارکردی راهبردی می‌یابند و به نمادهایی تبدیل می‌شوند که مسیر جریان فرهنگی را جهت‌دهی می‌کنند. در این میان، توجه ویژه به یک اثر مکتوب و امضای ارزشمندی که بر صدر آن می‌نشیند، تنها یک اقدام تشریفاتی نیست، بلکه پیامی چندلایه دارد که در بستر نبرد تمدن‌های امروزین می‌توان آن را تحلیل کرد.
  • ۳۰ آبان
  • 7 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • نائینی و حکومت مردمی
    روایتی از مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی؛

    نائینی و حکومت مردمی

    نائینی با درکی عمیق از شرایط زمانه، نظریه «نظارت فقها» بر قوانین مصوب مجلس شورای ملی را مطرح می‌کند. در این الگو، مردم از طریق نمایندگان خود، در تدوین قوانین و اداره کشور مشارکت می‌کنند، اما این قوانین نباید با موازین شرع انحراف یابد.
  • ۲۱ آبان
  • 5 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • فاصله میان «تصویب» و «اجرا»
    لزوم تحول در سند تحول بنیادین

    فاصله میان «تصویب» و «اجرا»

    هر کشوری برای آینده خود نقشه راهی دارد که بر اساس آن، نسل‌های جدید را پرورش می‌دهد. در ایران، این نقشه با عنوان «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» شناخته می‌شود؛ سندی که در سال ۱۳۹۰ تصویب شد و قرار بود آموزش و پرورش را از نظامی صرفا حافظه‌محور، به نهادی انسان‌ساز و تمدن‌ساز تبدیل کند. با این حال، پس از گذشت بیش از یک دهه، بسیاری از پرسش‌ها همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند. چرا این سند به طور کامل اجرا نشد؟ چه موانعی بر سر راه آن قرار گرفت؟ و مهم‌تر از همه، آینده آموزش و پرورش ایران بدون تحقق این تحول چه خواهد بود؟
  • ۲۸ شهریور
  • 5 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • این بی‌اعتمادی ریشه در تاریخ دارد
    ماشینِ زنگ‌زده غرب و هشدارهای فراموش‌شده

    این بی‌اعتمادی ریشه در تاریخ دارد

    مکانیسم ماشه، این واژه پرطنین اما پوسیده، دوباره از صندوقچه تهدیدهای غرب بیرون کشیده شده است. سیاستمداران اروپایی و آمریکایی با چهره‌های جدی و واژه‌های پرطمطراق، می‌خواهند وانمود کنند که کلید قدرت هنوز در جیب آنهاست. اما آیا واقعا چنین است یا این صحنه‌سازی تکراری، چیزی جز هیاهوی یک امپراتوری در حال افول نیست؟
  • ۱۴ شهریور
  • 5 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • فاصله گفتار تا نهاد
    جهاد تبیین؛ سیاست فرهنگی مادر

    فاصله گفتار تا نهاد

    فرهنگ هر جامعه ستون خیمه هویت و امنیت آن است؛ اگر این ستون سست شود، دیگر عرصه‌های حیات جمعی نیز به لرزه درمی‌آیند. در یک سال نخست دولت چهاردهم، مهم‌ترین کلیدواژه‌ای که رهبر انقلاب در حوزه فرهنگ مکرر بر آن انگشت نهادند، «جهاد تبیین» بود؛ مفهومی که به‌روشنی نشان می‌دهد فرهنگ در زمانه ما نه صرفا عرصه آموزش و هنر، بلکه میدان رویارویی با روایت‌ها، ذهنیت‌ها و امیدهاست.
  • ۹ شهریور
  • 7 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • به بهانه آرامش!
    پشت‌صحنه فشارها برای خلع‌سلاح حزب‌الله

    به بهانه آرامش!

    در بیروت، وقتی برق برای دوازدهمین بار در روز قطع می‌شود و مردم در صف بنزین کلافه به همدیگر نگاه می‌کنند، کمتر کسی به یاد می‌آورد که هزاران کیلومتر دورتر، اتاق‌های فکر غربی و پایتخت‌های عربی بر سر یک موضوع چکش‌کاری می‌کنند؛ «خلع سلاح حزب‌الله»! این دو تصویر در ظاهر ربطی به هم ندارند؛ اما در واقع مثل دوروی یک سکه‌اند. همان بحران‌های روزمره که زندگی لبنانی‌ها را فرسوده کرده، ابزار فشاری شده برای باز کردن راه به‌سوی آن پروژه بزرگ.
  • ۲ شهریور
  • 5 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • مردم و ظرفیت مغفول تمدن‌سازی اسلامی
    سرمایه‌های ناپیدای انقلاب اسلامی

    مردم و ظرفیت مغفول تمدن‌سازی اسلامی

    عجیب است، شاید هم نه؛ شگفت‌انگیز است که انقلابی چنین مردمی، چهل و چند سال پس از فورانش، هنوز در زبان رسمی‌اش، در گفتار نخبگانش و در ادبیات رسانه‌ای‌اش نسبت روشنی با واژه «مردم معمولی» ندارد. از آنها زیاد گفته‌ایم، برایشان تصمیم گرفته‌ایم، گاه با شوق و گاه با ترحم به‌شان نگریسته‌ایم؛ اما کمتر از آنها شنیده‌ایم. این خود نشانه است. نشانه نوعی نادیده‌گرفتن نرم، اما ریشه‌دار.
  • ۱۶ مرداد
  • 6 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • سایه سنگین سکوت
    معماران امنیت مصنوعی

    سایه سنگین سکوت

    می‌دانم خسته‌ای. همه ما خسته‌ایم. این سال‌ها آن‌قدر خون، آوار و تصویرِ «کودکِ مرده در آغوش مادر» دیده‌ایم که مرز میان واقعیت و کابوس را گم کرده‌ایم؛ ولی چیزی که هنوز در سایه کوچه‌های به ظاهر آرام منطقه می‌لولد و می‌خزد که هنوز نفس می‌کشد و زنده است، نه‌تنها در کوچه‌های ویرانِ دیرالزور یا صنعا که شاید در دل همین سکوتی است که فکر می‌کنی «امنیت» است. داعش رفته؟ شاید. ولی بگذار واضح بگویم که موتور خشمِ سازمان‌یافته هنوز گرم است.
  • ۹ مرداد
  • 6 بازدید
  • بدون دیدگاه