حکمت صدرایی و تحلیل ابرواقعی عصر جدید
امروزه تکثر نشانهها بر هر امر عینی پیشی گرفته و بازنماها چنان فزونی یافتهاند که خود جای واقعیت را گرفته و ما با قلمرویی روبهرو هستیم که میتوان آن را به بیان ژان فرانسوا بودریار، ابرواقعی نامید؛ حوزهای که در آن تصویر، نه پردهای بر واقعیت، بلکه جایگزین آن است. وقتی که این وضعیت با پساحقیقت درمیآمیزد، حقیقت دیگر نه محصول واقعه بلکه نتیجه شدت القا و بسامد تکرار است. در چنین وضعی، پدیدارشناسی جنگ روایتها نه یک ابزار تحلیلی، بلکه ضرورتی برای فهم این است که چگونه حقیقت به میدان کشیده شده و پارهپاره میشود.