شنبه / ۱۰ آبان / ۱۴۰۴ Saturday / 1 November / 2025
×
قوی‌اندیشی به مسئله حجاب
حجاب اختیاری، حجاب اجباری

قوی‌اندیشی به مسئله حجاب

جوان ایرانی؛ از دفاع مقدس تا اتحاد مقدس
تبیین نقش مردم در برهه‌های بحرانی

جوان ایرانی؛ از دفاع مقدس تا اتحاد مقدس

عبور از منطق دشمن
نباید تحولات برای ما تصمیم بگیرد!

عبور از منطق دشمن

روناک میرزایی

پیرمرد آسمانی

همانجا جلوی در نشستیم من نوحه خواندم بچه ها سینه زدند و پیر مرد از پنجره طبقه بالا سینه می زد و اشک می‌ریخت.
  • کد نوشته: 1063
  • ۲ آبان
  • 48 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • در کوچه ما را دید. نان گرفته بود. گفت، سقاخانه‌ی من هم بیایید ثواب دارد.
    می رفتیم. خوشحال می شد خوشحال بودیم. شب هفتم درب چوبی کهنه خانه ی دالانی نیمه تاریک بسته بود. با بچه ها در زدیم پیرمردی از خانه بغلی سرش را از پنجره بیرون آورد گفت:
    _ بچه ها اجر تان با امام حسین ع پیر زن امروز صبح سر سقاخانه تمام کرده ، مرده . فردا وسایل سقاخانه را خانه خودمان می‌آوریم از فردا شب تشریف بیارید اینجا در خدمتتان هستیم ، خدا خیرتان بدهد.
    همانجا جلوی در نشستیم من نوحه خواندم بچه ها سینه زدند و پیر مرد از پنجره طبقه بالا سینه می زد و اشک می‌ریخت.

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *