شنبه / ۱۰ آبان / ۱۴۰۴ Saturday / 1 November / 2025
×
قوی‌اندیشی به مسئله حجاب
حجاب اختیاری، حجاب اجباری

قوی‌اندیشی به مسئله حجاب

جوان ایرانی؛ از دفاع مقدس تا اتحاد مقدس
تبیین نقش مردم در برهه‌های بحرانی

جوان ایرانی؛ از دفاع مقدس تا اتحاد مقدس

عبور از منطق دشمن
نباید تحولات برای ما تصمیم بگیرد!

عبور از منطق دشمن

نظام ولایی در برابر نظام طاغوت

پدر یا ارباب؟!

طبق آمارهای منتشر شده گام تبری از اسرائیل برداشته شده و باید با گام تولی نسبت به انقلاب اسلامی تکمیل شود. طوفان الأقصی باعث شد تا جهان با چهره کثیف تمدن وحشی غرب آشنا شود.
  • کد نوشته: 1026
  • منبع: کانال دفتر تمرین
  • ۲ آبان
  • 101 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • طبق آمارهای منتشر شده گام تبری از اسرائیل برداشته شده و باید با گام تولی نسبت به انقلاب اسلامی تکمیل شود.
    طوفان الأقصی باعث شد تا جهان با چهره کثیف تمدن وحشی غرب آشنا شود.
    گمان نکنید که مردم حکومت‌های طاغوتی همه می‌دانند حکومت هایشان چه می‌کند یا اگر بدانند، می‌توانند در برابر آنها بایستند. در واقع چنین نیست.
    نظام شیطانی ابتدا چشم بینای مردم خود را از حدقه بیرون می‌کشد. او ابتدا مردم خودش را کور و کر و گنگ می‌کند. اولین داغ را حاکمان طاغوت بر مردم خود می‌زنند و اولین وحشت را در دل آنان می‌نشانند.
    نظامات شیطانی قبل از تضعیف دیگر کشورها، ابتدا مردم خود را تضعیف و تحقیر می‌کنند. آنها ابتدا تهدید مردم خود را از بین می‌برند.
    بر خلاف نظامات ولایی آنها پدران امت خود نیستند. آنها مالکان و صاحبان و اربابان مردم خویش هستند. باید به یاد آورد وضع ملت ایران در زمان سلسله‌های پادشاهی را.
    همانطور که آن حکومت زشتی‌های خود را با حرف‌های زیبا بزک می‌کرد تا با فریب مردم به کارهای خود برسد؛ همانطور که آن حکومت با برپایی دستگاه شکنجه و سرکوب و ارعاب و تحقیر و انحراف و تحریف امکان‌های بیداری را سلب می‌کرد، حکومت‌های غربی با روش‌های بسیار زیرکانه‌تر و پیشرفته‌تر این کار را می‌کنند.
    اما یک فرق مهم اینجا وجود دارد.
    الحمد لله و المنه ملت ما و کشور تاریخ بسیار غنی دارد. فرهنگ ما فوق تصور بسیاری تعالی یافته و ظرفیت‌های پایان‌ناپذیری از زیست با شرافت و عزتمندانه را در خود دارد. ما ایرانیان به اسلام و توحید و تشیع و محبت عادت کرده‌ایم.
    ما خیال می‌کنیم که همه ملت‌ها ظرفیت‌های تاریخی و تمدنی و فرهنگی ما را دارند.
    ما گمان می‌کنیم که هر کس هر کجای دنیا به همان چیزی دسترسی دارد که ما.
    چنین نیست. مردم دنیا قرآن ندارند، هر چند می‌توانستند داشته باشند. نهج البلاغه ندارند. صحیفه سجادیه ندارند. مفاتیح ندارند. اصول کافی ندارند. امام حسین ندارند. حضرت علی و حضرت فاطمه ندارند. مردم دنیا امام باقر و امام صادق و امام رضا ندارند. مردم دنیا امام زمان ندارند. جمکران ندارند؛ کربلا ندارند؛ مشهد ندارند.
    البته می‌توانستند همه اینها را داشته باشند. مردم دنیا ایران را ندارند. حافظ و سعدی و فردوسی و مولوی و شهریار ندارند.
    مردم دنیا خیلی چیزهایی که برای ما عادی و عادت است ندارند. رمضان ندارند؛ محرم و صفر ندارند؛ اربعین ندارند؛ شب قدر ندارند. آنها نماز ندارند، روزه ندارند.
    خدا شاهد است آنها حضرت عباس ندارند، حضرت زینب ندارند.
    آنها انقلاب اسلامی ندارند؛ جمهوری اسلامی ندارند؛ امام خمینی ندارند؛ امام خامنه‌ای ندارند.
    مردم اسیر ضد همه این چیزهایی هستند که نام بردم. آنها اسیر شیطانند.
    شما این مردم را در نظر بگیرید و ببینید چقدر در معرض آسیب هستند؟!
    تا بوده حاکمان پست فطرت بر آنان حکومت کرده‌اند و سپس علیه سلطه ک قیام کردند در فریب دموکراسی تا خرخره فرو رفتند و اکنون در حکومت‌هایی به مراتب وحشیانه‌تر و شیطانی‌تر از دموکراسی دست و پا می‌زنند اما هیچ راهی به رهایی نمی‌یابند.
    چرا خیال می‌کنید آنها خوشحالند و راضی؟!
    من یقین دارم قلب مبارک حضرت صاحب الزمان خون است از رنجی که انسان غربی می‌کشد. آن عالیجناب می‌بیند که چگونه جریان سلطه فطرت‌های آن مردمان را به اسارت برده و اجازه نمی‌دهد از سیاهچاله‌های متعفن نظامات غربی رها شوند. شک ندارم که حضرت رسول اکرم همچنان که بر مشرکان مکه می‌گریست، غمگین و بی‌تاب نجات مردمان غرب و شرق عالم است.
    نشانه همه این حرف‌هایی که گفتم را می‌توانید در حرکت‌های مردمی سرتاسر جهان پس از طوفان الأقصی ببینید.
    ما خیال می‌کردیم آنها مرده‌اند؛ اما دانستیم که بر اثر غلبه کامل حکومت‌های جبار غربی آنها به شدت افسرده‌اند. ضعیفند. بیمارند. پریشان و پراکنده‌اند. گمگشته و حیرانند. بدون دلیل و راهنما هستند. بدون پیشوا و راهبری هستند که از آنان باشد و زبانشان را بفهمد و بتواند درد دلشان را بشنود و دردشان را درمان کند.
    همه این چیزهایی که ما داریم و حتی گاه دلمان را می‌زند حسرت آنهاست.
    آنها آرزو دارند گوهر بی‌تکراری همچون سید علی خامنه‌ای از آنان و با آنان و برای آنان باشد تا مسیر را از پنجاه سال قبل ببیند و نشان دهد. آنها نیاز دارند به انسان‌های بلند قد و بلند نظر و بالا همت و عالی نسب و طیب و طاهر که بتوانند به آن تکیه کنند و قوت بگیرند و برخیزند.
    همین چیزهای عادی تکراری روزمره برای ما، برای آنها رؤیاست.
    برای ما خیلی عادی است که آدم طبیعتا امام رضا دارد و هر وقت نیاز داشت می‌تواند از دور یا نزدیک زیارت کند و با او خلوت کند و به قلبش وسعت دهد و به زندگی باز گردد مثل روز اولی که متولد شده و با حداکثر توان و انرژی ادامه دهد.
    آنها اما فکر می‌کنید وقتی احساس دلتنگی و شکست و افسردگی می‌کنند پناهگاهشان چیست؟!
    مخدرات و مسکرات و مسکن‌ها و اسباب‌های بازی و غفلت و رفتارهای خطرناک و….
    آنها مجبورند به خودشان آسیب بزنند تا کمی درد را فراموش کنند. تا کمی مغزشان نفهمد دارد چه اتفاقی می‌افتد تا عمرشان بگذرد و این درد بی‌پایان کمی آرام شود. آنها به خودکشی ناگهانی یا تدریجی پناه می‌برند.
    آنها که پناهگاهی ندارند. فرض کن کودکی هستی در غرب. نوجوان و جوانی هستی. زن و مرد و کهنسالی هستی در غرب.
    نه در قاب بزک کرده رسانه‌ها. نه!!! بلکه در متن زندگی غربی. فرض کن در جمع آن ۸۰ درصدی هستی که سرمایه‌دار نیستند و قرار است همه عمر بدوند برای تأمین خواسته‌های آن ۲۰ درصد. فکر کن هیچ‌کدام از ابزارهای خلق زندگی و احیاگر ایرانی را هم نداری. قدرت مقاومت و جرأت برخواستن نداری. اسیر مطلقی در دست سیستمی که نفوذ صد در صد دارد و بسیار وحشی و بی‌رحم است.
    می‌دانم که ایرانی‌ها حتی نمی‌توانند چنین چیزی را تصور کنند. چون تجربه نکرده‌اند. ما ایرانی‌ها حکومت غربی را نمی‌فهمیم. تجربه نکرده‌ایم. نفوذ صد در صد را اصلا درک نمی‌کنیم. حکومت رعب و وحشت را باور نمی‌کنیم. ما غالبا هیچ تصور درستی از حکومت غربی نداریم. خیال می‌کنیم غربی‌ها چند صد میلیون عیاش ولنگار هستند که مثل پینوکیو می‌توانند شبانه روز بخورند و بنوشند و بخوابند و بازی کنند و تفریح آن هم به صورت رایگان.
    اصلا ما ایرانی‌ها تصور درستی از محتاج بودن به کار و ابتکار و درآمد در غرب نداریم. پول نفت بسیاری از واقعیت‌ها را به شکل دیگری برای ما ساخته است.
    الغرض اگر بتوانیم یک انسان غربی را درست تصور کنیم؛ آنگاه می‌بینیم که احیای مردم غرب پس از طوفان الأقصی یعنی چه و چرا حکومت های غربی حاضرند میلیاردها دلار به اسرائیل کمک کنند تا غزه نابود شود و منطقه ما شکست بخورد. آن وقت می‌فهمیم که چرا وحشیانه‌ترین رفتارهای اسرائیل در منطقه نادیده گرفته می‌شود.
    ما تازه فهمیده‌ایم که مردم غرب نمرده بودند. آنها به خواب رفته بودند. آنها به غفلت برده شده بودند. طوفان الأقصی آنان را بیدار کرد. زنده‌تر کرد. فعال کرد. حالا حکومت های غربی پس از چند قرن روند خواب کردن مردم و به کار گرفتن آنها شاهد پدیده احیای اجتماعی هستند.
    مردم دنیا دارند قدرت‌های معنوی خود را با تأسی از مردم محور مقاومت کشف می‌کنند و وارد اجتماع می‌کنند.
    مطالبات مردم غرب تغییر کرده است. آنها امروز چیزهایی را می‌فهمند که قبلا هیچ تصور و درکی از آن نداشتند. انسان غربی دارد خود را با انسان مقاوم مقایسه می‌کند. دارد حکومت خویش را با حماس و حزب الله و انصار الله و جمهوری اسلامی مقایسه می‌کند.
    مردمان حکومت‌های طاغوتی دارند رمزگان انقلاب را صادر می‌کنند. این را حکومت‌ها به خوبی می‌فهمند. آنها نگرانند این آتش که جان شوریده فلسطینی را شعله کرده و به آسمان کشیده از سینه مردم غرب هم بجهد و نمایشگاه ساختگی تمدن غربی را خاکستر کند.
    آنها نگران سیل‌های بنیان‌کنی هستند که از خانه‌هایشان فوران کند و طوفان نوحی شود و بساط دموکراسی‌های فرعونی آنها را برکند.
    آنها می‌ترسند که اختلافات مردم و تفرقه های بین آنها با طوفان الأقصی از بین برود و مردم شرق و غرب به هم دست اتحاد و یاری بدهند و همه حکومت‌های ظالم را قیچی کنند و دور بریزند. آنها می‌ترسند خواسته امام خمینی چهل سال پس از وفاتش محقق شود و دعوتش اجابت شود و طومار ظلم و ستم جهانی برچیده شود.
    آنها از بیداری و هشیاری و قوت و قدرت و اقتدار مردم خویش می‌ترسند.
    آنها از اتحاد می‌ترسند.
    این مقدمه را گفتم تا معلوم شود که من ایرانی باید چگونه فکر کنم و به کجا نگاه کنم و چه حرکتی بزنم. اگر ندانی مزیت نسبی تو چیست نخواهی دانست که نقش تخصصی و منحصر به فرد تو کدام است. نخواهی دانست که خلاقیت و ابتکار تو کجا جواب می‌دهد.
    آنگاه دیگر برده و دنباله رو رؤیاهایی نیستی که غرب شعارش را می‌دهد اما حتی خودش هم دسترسی به آن ندارد. آنگاه جایگاه خودت را پیدا می‌کنی ویژند(معادل فارسی برند) خودت را می‌سازی و افکار خودت را معرفی می‌کنی و می‌پروری و شخصیت خودت را داری و سرمایه و فعالیت عزتمندانه خودت را داری که اصل و اساسش را خدا به تو داده و ممتاز شده‌ای.
    آنگاه درک می‌کنی که چرا خدا جهانی نگاه می‌کند، پیامبر جهانی نگاه می‌کند، قرآن جهانی نگاه می‌کند، امام معصوم جهانی نگاه می‌کند، تمام بزرگان دین و ادب تو جهانی نگاه می‌کنند، امام خمینی تو جهانی نگاه می‌کند و رهبر تو، ولیّ فقیه تو، امام خامنه‌ای تو هم جهانی نگاه می‌کند.
    آن وقت می‌فهمی که ایران انقلاب اسلامی در حال احیای مردم است. در حال بازگرداندن تاریخ مردم به صحنه با عنوان جریان اصلی است. حالا خواهی دید که هزینه چه چیز را پرداخت می‌کنی و دوست و دشمن تو کدام است. می‌فهمی که در طرف درست تاریخ ایستاده‌ای.
    در طرف مردمی نه حکومت‌های طاغوتی. در طرف خدایی نه شیطان. در طرف محبتی نه خشونت. در طرف زندگی هستی نه مردگی و فساد و گمراهی. در طرف آفریدن و ساختنی نه ویرانی و نابودی. در طرف بیدار کردنی نه غفلت و فراموشی.
    می‌فهمی که چه کسانی درست ایستاده‌اند و درست صحبت می‌کنند و چه کسانی غلط فهمیده‌اند و غلط می‌زنند.
    طیف‌ها و جریان‌ها و سمت و سوی تغییرات ظاهری و تحولات عمیق را درک می‌کنی.
    اگر خود جهانی‌ات را بشناسی آنگاه به سادگی درمیابی که با خود منطقه‌ای و ملی و شهری و خانوادگی و فردی‌ات چه باید بکنی. آنگاه بسیاری از اختلافات و بازی‌ها برایت رنگ می‌بازد. آنگاه برای لخت شدن وحشیانه در خیابان آدم نمی‌کشی و جوان مردم را جلوی چشم دوربین‌ها شکنجه نمی‌کنی تا بمیرد. آنگاه می‌فهمی چرا اجدادت در مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیده شدند تا حجاب بماند. آنگاه می‌فهمی چرا پدرانت میلیون‌ها نفر از دست دادند تا ایران و ایرانی‌گری باقی بماند.
    آنگاه می‌فهمی چرا تسلیم نشدیم و چه خوب شد که تسلیم نشدیم و چه عزیز و مفتخریم که تسلیم نشدیم.
    می‌فهمی که چقدر قوی هستیم و مقتدر. چه ملت ارزشمندی هستیم و دنیا چقدر به ما احتیاج دارد و ما چقدر کار داریم برای انجام دادن و چقدر مهم است که بمانیم و خود را تکثر کنیم و ترویج کنیم و گسترش دهیم و عالمگیر شویم.
    آن وقت ارزش آینده را و انتظار را و امید را و ایمان را می‌فهمی. ما ایرانی‌ها نقطه آغازین فتح آخرالزمانی هستیم. این آرزویی در آینده نیست. ما این مسیر را آغاز کرده‌ایم. اگر نگاه روندی به حوادث عالم داشته باشی و علت و معلول‌ها را کنار هم بگذاری و از حصار تنگ و مستبد جریان اصلی روایت و تبلیغ و رسانه رها شوی، می‌بینی که ایران انقلاب اسلامی زمین سخت استبداد حکومت های طاغوتی را به نفع مردم جهان شکست و روزنه رهایی و آزادی را نشان آنها داد. ما تنها حکومت طاغوتی پهلوی را نابود نکردیم. بلکه زمینه‌ها و امکان های طاغوتی‌گری را در جهان به چالش کشیدیم.
    ما تهاجم مقدسی را آغاز کردیم که شیاطین را به انفعال واداشت.
    امروز ما مردم محور مقاومت موظفیم فکری برای گفتگو و رابطه با انسان‌هایی کنیم که بر اثر زلزله هفت اکتبر برخواستند و دنبال خبر می‌گردند.

    نوشته های مشابه
    جوان ایرانی؛ از دفاع مقدس تا اتحاد مقدس
    تبیین نقش مردم در برهه‌های بحرانی

    جوان ایرانی؛ از دفاع مقدس تا اتحاد مقدس

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *