شنبه / ۱۵ آذر / ۱۴۰۴ Saturday / 6 December / 2025
×
کتاب‌خوان عالی‌قدر
نقش‌آفرینی یک تقریظ در مهندسی فرهنگی

کتاب‌خوان عالی‌قدر

قیام خاموش
گاهی که باید سلاح قلم را کنار گذاشت

قیام خاموش

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی
بازطراحی رابطه حکمرانی و جامعه در زیست‌جهان شبکه‌ای

حکمرانی فرهنگی در عصر شبکه‌های مجازی

اگر قرار است آینده‌ای انسانی بسازیم، باید فرهنگ کار را از سلطه تصویر و بهره‌وری صرف رها کنیم و آن را به ساحتی اخلاقی، مشارکتی و معنابخش بازگردانیم؛ جایی که انسان فاعلی آگاه و خلاق باشد.

فرهنگ کار در ایران از معنا منقطع شده است. این انقطاع معنایی را نمی‌توان صرفاً به «تنبلی فرهنگی» یا «بی‌نظمی ساختاری» فروکاست؛ مساله ژرف‌تر است؛ کار در ایران دچار مصادره‌ای نظری و فرهنگی توسط منطق نئولیبرالی شده است. در این منطق، کارگر نه عامل تولید که منبعی قابل مدیریت و بهینه‌سازی است و معنای کار نه در تولید ارزش یا ساختن جامعه، که در توان رقابت، بهره‌وری فردی و سازگاری با الگوهای سرمایه‌داری جهانی تعریف می‌شود.
اگر روزگاری مارکس از «از خودبیگانگی کارگر» سخن می‌گفت – از آنکه انسان در فرآیند تولید، از محصول کار خویش، از خود و از دیگران بیگانه می‌شود – امروز باید از مرحله‌ای سخن گفت که در آن حتی دیگر «کار» به معنای پیشین خود باقی نمانده است. امروز با جهانی مواجهیم که در آن نمادها و ظهورها به ‌جای حقیقت نشسته‌اند. کار نه در تولید ارزش، که در تولید تصویر، برند و عملکرد قابل اندازه‌گیری معنا می‌یابد.
فرهنگ منابع انسانی که به ‌ظاهر در پی «توانمندسازی» نیروی کار است، در واقع پروژه‌ای است برای منقادسازی انسان‌ها به نظامی که ارزش کار را از درون تهی کرده است. دیگر نه فضیلت در کار معنا دارد، نه خلاقیت، نه حتی احساس تعلق. انسان در محیط کار امروز، در عوض آنکه بر اساس مشارکت اجتماعی تعریف شود، باید «برندسازی شخصی» کند، همکار را رقیب ببیند، و خود را در بازار عرضه کند. این روند، جهانی است اما در ایران وضعیتی ویژه دارد، چرا که ما پیشینه‌ای از معنای دینی، اخلاقی و اجتماعیِ کار داشته‌ایم. کار به جای اینکه بستر خودسازی و سازندگی باشد، به تجربه‌ای فرسایشی، بی‌هویت و مصرف‌محور تبدیل شده است.
آنچه نیاز داریم، نه صرفاً اصلاح اقتصادی یا بهینه‌سازی سیاست‌های بازار کار، بلکه بازسازی نظری فرهنگ کار است. ما باید بار دیگر این پرسش‌ها را در مرکز قرار دهیم: کار برای چه؟ چه چیزی به کار معنا می‌بخشد؟ چه نوع کاری شایسته انسان است؟
این بازسازی مستلزم آن است که از منظری تمدنی به مساله بنگریم. کار باید بار دیگر به عرصه‌ای برای مشارکت اجتماعی، تحقق خلاقیت، ساختن جهان و بازتاب فضیلت‌های انسانی تبدیل شود، نه صرفاً ابزاری برای بقا در بازار.
این بازسازی روح جمعی ما است و تا این بازسازی رخ ندهد، هیچ پیشرفت فناورانه یا تحول اقتصادی، انسان ایرانی را نجات نخواهد داد.
اگر قرار است آینده‌ای انسانی بسازیم، باید فرهنگ کار را از سلطه تصویر و بهره‌وری صرف رها کنیم و آن را به ساحتی اخلاقی، مشارکتی و معنابخش بازگردانیم؛ جایی که انسان فاعلی آگاه و خلاق باشد.

نوشته های مشابه
امید و کار
راه نجات از برزخ دشمن

امید و کار

واکاوی آسیب‌های اجتماعی مانند ولنگاری، تنبلی و مرخصی‌زدگی
واکاوی آسیب‌های اجتماعی مانند ولنگاری، تنبلی و مرخصی‌زدگی

واکاوی آسیب‌های اجتماعی مانند ولنگاری، تنبلی و مرخصی‌زدگی

رابطۀ فرهنگ کار با فرهنگ سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران
ترویج فرهنگ کار، باعث رشد و تعالی جامعه در ابعاد مختلف می‌شود

رابطۀ فرهنگ کار با فرهنگ سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *